سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دولتی مثل خود احمدی نژاد (فاجعه)

روزنامه ها وخبرگزاری‌ها تنها موفق به یافتن نام کوچک و بیوگرافی چهارتن از وزیران پیشنهادی شدند

کوشش نمایندگان خبرگزاری های جهانی و نمایندگان در تهران برای یافتن نام کوچک و سمت‌های قبلی اعضای هیات دولت آینده که امروز توسط محمود احمدی نژاد به مجلس معرفی می شود، به جائی نرسید و حتی کارشناسان ایرانی و مقیم تهران هم از سوابق بیش تر آن ها هیچ اطلاعی ندارند. کابینه ای که به گفته یک نماینده مجلس مثل خود احمدی نژادست.

شب گذشته سرانجام پس از دوبار ملاقات رییس جمهور با رهبر جمهوری اسلامی و تبادل نظر مداوم او با رییس دفتر رهبری آیت الله محمدی گلپایگانی فهرستی انتشار یافت که متصدیان وزارت خانه ها را نشان می داد. فهرستی که جز گروه معروف به آبادگران – که حدود صد کرسی مجلس را به عهده دارند هیچ کس آن را یکسره تائید نمی کند. آشنا ترین و باسابقه ترین عضو کابینه احمدی نژاد، چهارتنند. محمد سعیدی کیا و رحمتی وزیران راه هاشمی و خاتمی و دو روحانی [ محسنی اژه ای و پورمحمدی] که تا آخرین لحظه قرارست به عنوان وزیران اطلاعات و کشور معرفی شوند. رحمتی وزیر فعلی راه و ترابری که بعد از دخالت سپاه پاسداران و برکناری احمد خرم، به جای او به وزارت راه گمارده شد تنها وزیر دولت خاتمی است که به نظر می رسد در سمت خود ابقا شود. محمد سعیدی کیا هم قبلا وزیر راه و ترابری و جهادسازندگی بود که دوبار هم توسط جناح راست در مجالس سوم و پنجم استیضاح شد. اما با این همه، وی از جمله چهره های محبوب جناح های مختلف سیاسی است. فهرست با تجربه ها به همین جا خاتمه می یابد. دو روحانی صاحب نام که در دو وزارت مهم اطلاعات و کشور منصوب شده اند، به دنبال ملاقات های آخر احمدی نژاد برگزیده شدند. محسنی اژه ای و پورمحمدی هر دو به عنوان حلقه مدرسه حقانی شهرت دارند و از جمله چهره های امنیتی و اطلاعاتی مورد تائید جناح راست بوده اند.

به تعبیر اصلاح طلبان، پورمحمدی انتخاب تندتر و غریب تری است چرا که درست به مثابه بازگشت دوران علی فلاحیان است، چرا که پورمحمدی معاون وزارت اطلاعات و از نزدیکان سعید امامی معاون پیشین و همتای او بود که با روی کار آمدن دولت خاتمی از اولین کسانی بود که از وزارت اطلاعات بیرون گذاشته شد و از همان هنگام در حلقه اطرافیان فلاحیان و روح الله جسینیان به حساب آورده شد. مخاصمه وی با اصلاح طلبان به ویژه پس از مطرح شدن نام وی به دنبال قتل مشکوک همسربرادرش در قم آغاز شد.

محسنی اژه‌ای روحانی نام آشنائی که در زمان ریاست دادگاه غلامحسین کرباسچی شهردار تهران چهره ای مشهور شد، پیش از آن از کسانی بود که در خط میانه قرارداشت و مورد تائید و وثوق جناح چپ و از جمله مهدی کروبی و مجمع روحانیت مبارز بود. اما با نقشی که وی بعد از دادگاه کرباسچی در سرکوب های برنامه ریزی شده اصلاح طلبان و به ویژه روزنامه نگاران به عهده گرفت، پرچمدار مبارزه و ایجاد بحران های بزرگ قضائی برای دولت اصلاح طلبان شد.

پس از روی کار آمدن آیت الله شاهرودی و خالی شدن قوه قضاییه از اعضای هیات موتلفه اسلامی و جناح راست، و در حالی که رییس جدید قوه قضاییه اصلاحاتی را آغاز کرده بود اما بخشی که به طور مستقیم زیر نطر محسنی اژه ای بود، نشان داد که به هیچ رو با اصلاحات شاهرودی همخوانی ندارد و در عین حال با حمایت بی دریغ از قضات منصوب خود – مانند مرتضوی و مقدس – از مصونیت آهنینی برخوردارست.

محسنی اژه ای که با داشتن سمت ریاست مجتمع قضائی کارکنان دولت تمامی پرونده های خبرساز مطبوعاتی بحران آفرین را زیر نظر داشته است در عین حال با عهده داشتن دادستانی دادگاه ویژه روحانیت صدور احکامی برای عبدالله نوری و دیگر روحانیون منقدست نیز در زمره وظایف وی بوده است که به گفته مقامات قضائی با حمایت های بالاتر و بدون تبعیت از آیت الله شاهرودی در هشت سال گذشته به کار خود ادامه داد گیرم بعد از دادگاه کرباسچی ترجیح داد خبرسازی را به عباسعلی علی زاده مدیرکل دادگستری تهران و سعید مرتضوی فعلا دادستان تهران بسپارد.
سومین چهره مشهور به تندروی حسین صفار هرندی است که به عنوان وزیر ارشاد و فرهنگ اسلامی معرفی می‌شود. وی سابقه قبلی کار در دادستانی انقلاب دارد و در سال های اخیر هم معاون منصوب سردبیر کیهان [ حسین شریعتمداری] بود و عملا کار سردبیری این روزنامه را به عهده داشت و از همین رو به تندروی شهرت دارد. به این ترتیب سه وزارت خانه اطلاعات، کشور، ارشاد به افرادی سپرده می شود که مشهور به نزدیکی به بخش انتصابی هستند و از جمله تندروهای همین بخش هستند.

جز محسنی اژه ای و پورمحمدی هیچ یک از وزیران پیشنهادی احمدی نژاد از چهره های اصلی جناح تندرو نیستند اما در میان سه تن از وزیران پیشنهادی در کابینه های گذشته معاونت وزارت خانه ای را به عهده داشته‌اند و دو تن از آن ها مانند احمدی نژاد در سابقه خود مدتی استانداری را دارند.
گفتنی است که تاکنون در هشت کابینه ای که در بیست و شش سال گذشته در ایران تشکیل شده اند و حدود دویست و شصت تن در آن ها کسوت وزارت پوشیده اند هیچ گاه کابینه ای چنین گمنام و با افرادی کاملا ناشناخته به میدان نیامد. در کابینه مهندس بازرگان که با امواج انقلاب و در زمانی که هنوز رژیم پادشاهی حضور داشت تشکیل شده بود تعداد کسانی که سابقه وزارت داشتند بیش از این بود. و بعد از آن نیز کابینه شورای انقلاب و دولت محمد علی رجائی که با میانگین سنی سی و سه سال تشکیل شد، اکثریت با کسانی بود که در همان یک سال و نیم اول انقلاب به اندازه کافی خود را شناسانده بودند. بعد از آن نیز در کابینه های محمد جواد باهنر، آیت الله مهدوی کنی، میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی. و باز از جمله مشخصات دیگردولت های گذشته هم این بود که هیچ یک از آن ها هنگام آغاز کار تمامی وزیران قبلی را کنار نگذاشتند و بلکه تعدادی از آنان را به عضویت درآوردند.

فهرست کابینه

بر اساس آخرین اطلاعات فهرست بیست نفر از اعضای کابینه ای که امروز بعد از یک ماه گفت و گو با جناح های سیاسی و مقامات بالا توسط محمود احمدی نژاد که خود نیز هرگز سابق عضویت در دولت نداشته باشد معرفی می شود عبارتند از:

کار:جهرمى
دارایى:دانش جعفرى
بازرگانى:پورکاظمى
بهداشت:لنکرانى
ارتباطات:محمد سلیمانى
تعاون:عبدالرضا مصرى
کشاورزى:محمدرضا اسکندرى
دادگسترى:جمال کریمى راد
دفاع:مصطفى محمد نجار
اطلاعات:محسنى اژه اى
رفاه:مهدى هاشمى
ارشاد:صفار هرندى
کشور:مصطفى پور محمدى
مسکن:سعیدى کیا
نیرو:پرویز فتاح
آموزش و پرورش:اشعرى
خارجه:متکى
راه :رحمتى
صنایع:طهماسبى
نفت:سعیدلو.

 


ساده زیستی پر هزینه رییس جمهور

محمود احمدی نژاد اصرار دارد که رفتاری متفاوت از بقیه مدیران برجسته کشور داشته باشد تا به مردمی بودن شهره باشد.

او که در ابتدا تبلیغ کرده بود که حاضر نیست، پس از ریاست جمهوری، خانه اش را عوض کند، این روزها بدون سر و صدا در حال اسباب کشی است. وی در منطقه نارمک سکونت داشت، و اکنون باید راهی بیابد تا هزینه‌های تبلیغاتی تغییر خانه‌اش را جبران کند.

البته، مردم نارمک، که روایت های بدیعی از آنچه تا کنون در همسایگی رییس جمهور منتخب تجربه کرده اند دارند، احتمالاً از این موضوع بسیار استقبال می کنند. مردم گرایی احمدی نژاد، پس از انتخاب او به سمت ریاست جمهوری، باعث می شد که در ساعاتی که وی در خانه اش حضور دارد، موبایل های منطقه قطع شود و معلوم نیست چرا هنگام رفت و آمدش، گاهی برق هم می رفت! از این گذشته، ترکیب و نحوه حضور حامیان رییس جمهور منتخب در اطراف خانه او، زندگی را برای همسایگانش دشوار کرده بود.

زندگی پر هزینه در منزل محمدعلی رجایی

احمدی نژاد بالاخره قانع شد که مردم گرایی را به گونه ای دیگر دنبال کند. او اکنون تن به تغییر محل سکونت خود داده است. اما به مدیران نهاد ریاست جمهوری که هنوز تغییر نکرده‌اند، دستور داده است که خانه محل سکونت شهید رجایی را برایش آماده کنند تا خاطره ریاست جمهوری رجایی را در ذهن ها تداعی کند.

این خانه اکنون به آشپز خانه نهاد ریاست جمهوری تبدیل شده است و آماده کردن آن برای سکونت هزینه بسیاری دارد. با این همه، احمدی نژاد اصرار دارد که خانه شهید رجایی را برایش آماده کنند تا در آن سکونت کند و این کار با هزینه زیادی انجام خواهد شد تا مردی که خود را "رجایی دوران" می خواند، در تحقق شعار هایش موفق شود.

عبور از گیت عادی، توام با فیلم برداری

این همه ی مردم گرایی احمدی نژاد نیست. او در سفرش به مشهد از پاویون مقامات عبور نکرد و مثل مردم عادی از خروجی گذشت تا از جنس مردم باشد. او قرار است در سفر های بعدی هم این روال را ادامه بدهد؛ بدون توجه به این که عبور یک مقام ارشد از خروجی چقدر باعث ایجاد مزاحمت برای مردم و به تاخیر افتادن کار آنها می‌شود، چون در حال رییس جمهور هیات همراه و تیم حفاظت دارد. آن هم تیمی که که در همین سفر مشهد، برای رعایت امنیت رییس جمهور در هنگام عبور از خروج عادی، با مردم برخورد های تند داشته اند. البته از این برخورد ها در فیلم های تلویزیونی و گزارش های نشریات محافظه کار چیزی منعکس نخواهد شد؛ اما این که او مردی از جنس مردم است و مثل مردم از خروجی عادی عبور می کند، بار ها و بارها نمایش داده می شود.

استقبال از میهمانان خارجی در خیابان

اگرچه سید محمد خاتمی در کاخ سعد آباد از مهمانان رسمی استقبال می کرد، اما احمدی نژاد گفته که به شمال شهر نخواهد رفت و در نتیجه حاضر نیست در کاخ سعد آباد به استقبال مهمانان برود. نتیجه کار، هزینه هایی جدید برای بیت المال بوده است.

کارکنان نهاد ریاست جمهوری پیش از سفر اخیر بشار اسد به ایران به احمدی نژاد گوشزد کرده بودند که در محوطه نهاد ریاست جمهوری فضای مناسبی برای استقبال از مهمانان نیست، اما احمدی نژاد به توصیه آنان اهمیتی نداده و اصرار کرده بود که به هر ترتیب باید از میمانان خارجی، در وسط خیابان شهید رجایی [خیابانی که نهاد و دفتر رییس جمهور در آن قرار دارند استقبال شود. بالاخره پس از چند بار تمرین و قطع تعدادی از درختان کهنسال و قیمتی خیابان که جزو میراث طبیعی طبقه بندی شوند، خیابان پاستور از دو روز قبل تجدید آسفالت شد تا فضای مناسب برای کاری غیرلازم فراهم شود. استقبالی رسمی صورت گرفت تا همگان بدانند که چقدر اوضاع با گذشته فرق کرده است.

البته، ظاهراً حتی قطع درختان خیابان، نتوانسته بود یک مشکل لاینحل "طبیعی" خیابان شهید رجایی را حل کند: مشکل تعداد انبوه کلاغ های لانه کرده بر روی درختان سرتاسر آن، که به علت خلوتی و ممنوع بودن رفت و آمد عمومی در اغلب طول خیابان و پوشش بی نظیر درختان بسیار قدیمی چنار [به طوری که در بسیاری از نقاط، نور خورشید هرگز به کف خیابان نمی رسد]، همواره در حال پرواز آزاد و ریختن فضولات خود بر سر عابران عالی مقام هستند. فضولاتی که از بد حادثه، مقداری از آنها هم در روز استقبال، نصیب بشار اسد و هیات همراه شد...

به هر حال، "مردم گرایی" و "ساده زیستی" رییس جمهور جدید در جلوی دوربین، هزینه های خاص خود را دارد!

کارشناسان نهاد ریاست جمهوری معتقدند که تظاهرات ساده زیستانه رییس جمهور جدید از پرهزینه ترین نوع جابه‌جائی هائی است که تاکنون در این نهاد صورت گرفته و امری که اصلا انتظار آن نمی رفت صورت پذیرفته و ظاهرا قرارست ادامه یابد و تصور می رود که با معرفی وزیران کابینه در وزارت خانه های دیگر هم قرارست همین رویه به کار گرفته شود.


احمدی نژاد کابینه خود را به مجلس معرفی کرد

دقایقی پیش و در نامه ای به حداد عادل
احمدی نژاد کابینه خود را به مجلس معرفی کرد
دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران در نامه ای به حداد عادل کابینه خود را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد.

به گزارش خبرنگار پارلمانی "مهر" در نامه احمدی نژاد به رییس مجلس آمده است : در اجرای اصل 87 ، 133 و 160 قانون اساسی و ماده 88 آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی ، اسامی وزرای پیشنهادی به همراه شرح حال آنان و برنامه دولت برای اخذ رای اعتماد به مجلس تقدیم می شود.

بنابراین گزارش فهرست وزرای پیشنهادی احمدی نژاد بدین شرح است:

1- وزارت آموزش و پرورش : علی اکبر اشعری

2- وزارت اقتصاد و دارایی : داود دانش جعفری

3- وزارت اطلاعات : غلامحسین محسنی اژه ای

4-  وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات : محمد سلیمانی

5-  وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی: دکتر کامران باقری لنکرانی

6- وزارت بازرگانی : سید محمود میرکاظمی

7-  وزارت تعاون : علیرضا علی احمدی

8-  وزارت  جهاد کشاورزی : مهندس محمدرضا اسکندری

9-  وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری : محمد مهدی زاهدی

10-  وزارت راه : مهندس محمد رحمتی

11-  وزارت رفاه و تامین اجتماعی : سید مهدی هاشمی

12- وزارت مسکن : مهندس محمد سعیدی کیا

13-  وزارت نفت : دکتر علی سعید لو

14-  وزارت کشور : حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی

15-  وزارت امور خارجه: منوچهر متکی

16- وزارت کار و اموراجتماعی : سید محمد جهرمی

17-  وزارت نیرو: مهندس سید پرویز فتاح

18-  وزارت دادگستری : جمال کریمی راد

19- وزارت  دفاع: مصطفی محمد نجار

20- وزارت  فرهنگ و و ارشاد اسلامی : حسین صفارهرندی

21- وزارت  صنایع و معادن : علیرضا طهماسبی

بنابراین گزارش، مجلس شورای اسلامی موظف است بر اساس آیین نامه داخلی ظرف مدت یک هفته رای اعتماد به وزیران پیشنهادی رییس جمهوری را در دستور کار قرار دهد.


مجید انصاری: خطر محدود شدن حقوق مردم و نهاد‌های مدنی در طرح بازن

مجید انصاری: خطر محدود شدن حقوق مردم و نهاد‌های مدنی در طرح بازنگری قانون اساسی احساس می‌شود

معاون حقوقی و پارلمانی دولت خاتمی درباره‌ی پیشنهادات برخی از نمایندگان مبنی بر بازنگری در برخی از فصول قانون اساسی گفت: به نظر من در شرایط فعلی نیازی به بازنگری در قانون اساسی نیست و خطر آن وجود دارد که این بازنگری به محدود شدن حقوق مردم و نهاد‌های مدنی منجرشود.

مجید انصاری در گفت‌وگو با ایسنا، با اعتقاد بر اینکه قانون اساسی کشور ما یکی از مترقی ترین قانون‌های اساسی است اظهار داشت: این قانون دارای ظرفیت‌های زیادی است که می‌توان از آن با تامل بیشتر استفاده کرد و نیازی به بازنگری در آن در شرایط فعلی احساس نمی‌شود.


وی با تاکید بر اینکه قانون اساسی میثاق ملی ماست در عین حال اظهار داشت که هیچ قانون اساسی دائمی نیست و خاطرنشان کرد: در تمامی کشورها قانون اساسی به سادگی تغییر نمی‌کند و پاره‌ای از موارد که اداره‌ی کشور با مشکلاتی روبرو و تغییر و تحول اجتناب‌ناپذیر می‌شود این تغییرات اعمال می‌گردد.

وی با بیان اینکه در حال حاضر قانون اساسی کشور ما از ظرفیت‌های لازم برای تامین حقوق مردم برخوردار است و در آن حقوق مردم، اقلیت‌ها و قومیت‌ها به خوبی به رسمیت شناخته و پیش بینی شده است، مطرح کردن بازنگری در قانون اساسی از زاویه‌ی دید کسانی که آن‌ها را دارای نگاه انقباظی نامید، خطرناک دانست و گفت: طرح بازنگری در قانون اساسی به مصلحت نیست و از این امر خطر ضربه زدن به نهاد‌های مردمی و حقوق مردم افزایش پیدا می‌کند. این امر باعث می‌شود که مطالبات مختلف در کشور دامن زده و وحدت و انسجام ملی مخدوش شود.

انصاری با تاکید بر این که طرح این‌گونه پیشنهادات در حال حاضر مضر است، اظهار داشت: در شرایط کنونی و با توجه به خطراتی که کشور را تهدید می‌کند، ما نیاز به وحدت و همبستگی داریم و از همین بابت نیز مقام معظم رهبری امسال را سال همبستگی ملی نامیدند.


معاون حقوقی و پارلمانی دولت خاتمی در پایان گفت: ما از کسانی که چنین طرح‌هایی را مطرح می‌کنند درخواست داریم که به موقیت زمانی و مکانی کشور در حال حاضر و همچنین حقوق مردم توجهی ویژه داشته باشند و به جد نگران هستیم که این امر باعث مخدوش شدن حقوق اساسی مردم شوند.


روز سه شنبه قدرت‌الله ایمانی، عضو کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی از طرح پیشنهاد جمعی از نمایندگان برای بازنگری در قانون اساسی به مقام معظم رهبری خبر داد


استقبال مجاهدین انقلاب از حضور مجدد خاتمی درعرصه جامعه مدنی

امروز:سازمان مجاهدین انقلاب با انتشار اطلاعیه ای ازحضور مجدد خاتمی درعرصه جامعه مدنی استقبال کرد. متن این اطلاعیه در ادامه می آید.

حضور مجدد و فعال خاتمی را به عرصه جامعه مدنی تبریک می گوییم

ملت شریف ایران
مجمع روحانیون مبارز پس از رایزنی‌های طولانی و تلاش‌های گسترده، بالاخره برادر اصلاح‌طلب سید محمد خاتمی را به عنوان رئیس شورای مجمع روحانیون مبارز برگزید.
ما ضمن ابراز تأسف از استعفای برادر ارجمند مهدی کروبی از دبیری مجمع روحانیون مبارز و آرزوی توفیق ایشان و همفکرانشان در تأسیس و فعال سازی حزب اصلاح‌طلب اعتماد ملی، ورود و آغاز فعالیت مجدد برادر خاتمی را در عرصه جامعه مدنی و همچنین انتخاب شایسته ایشان را، به ملت آگاه و شریف ایران و کلیه اصلاح‌طلبان تبریک می‌گوییم.
با توجه به مشخص شدن تکلیف اداره مجمع روحانیون مبارز و انتخاب خاتمی و همچنین تشکیل حزب اعتماد ملی، امید است هر چه زودتر شاهد حضور فعال این دو گروه در جبهه دوم خرداد و ایفای نقش مؤثرتر از سوی اصلاح‌طلبان در تحولات سیاسی، در شرایط حساس کنونی کشور باشیم.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران فرصت را مغتنم شمرده و اعلام می‌دارد از ایجاد و شکل‌گیری هر تشکل جدید که در جهت تحقق تمام یا بخشی از اهداف جنبش اصلاحی مردم ایران گام بردارد، استقبال کرده و برای تمامی آنها آرزوی توفیق دارد.


سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
19/5/84

 


متن کامل بیانیه‌ی ایران در نشست شورای حکام:

متن کامل بیانیه‌ی ایران در نشست شورای حکام:
ایران کوتاه نخواهد آمد
فعالیت تاسیسات اصفهان تحت نظارت کامل آژانس ادامه خواهد یافت

سیروس ناصری امروز (پنجشنبه) در جلسه‌ی اضطراری شورای حکام، تصمیم امروز این نهاد بین‌المللی را ”نشانه‌ای از آغاز مسیری به سوی تقابل ناخواسته و غیرضروری“ توصیف کرد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سیروس ناصری، رییس هیات ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در جلسه‌ی اضطراری شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی موضع ایران در خصوص قطعنامه‌ی غیرقابل پذیرش اروپا علیه ایران را اعلام کرد.

متن کامل این بیانیه که وی در این جلسه قرائت کرد، به شرح زیر است:

«این مناقشه بر سر چه بوده است؟

این نهاد در برابر چه چیزی واکنش نشان داده است؟

انگیزه‌ها چه بوده‌اند؟

هدف چه بوده است؟

نتیجه چیست؟

چه چیزی در خطر است؟

مساله‌ای که در دست است، ساده است: «ایران عملیات در تاسیسات تحت حفاظت را برای تولید خوراک جهت سوخت هسته‌یی تحت نظارت گسترده‌ی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آغاز کرده است.»

اجازه دهید یک‌بار دیگر با تغییری اندک بگویم: «یک عضو NNWS معاهده و عضو پادمان‌های آژانس فعالیت در در تاسیسات تحت حفاظت را برای تولید خوراک جهت سوخت هسته‌یی تحت نظارت گسترده‌ی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آغاز کرده است.»

این هسته‌ی این مناقشه است.

آیا کسی قادر است توضیح دهد این چگونه می‌تواند در درجه‌ی اول یک مساله باشد؟ آیا کسی قادر است حدس بزند چرا و تحت چه بهانه‌ای شورا باید برای بررسی این موضوع جلسه‌ای فوری تشکیل دهد؟ آیا کسی قادر است توضیح دهد چه چیزی هشداری را برای اقدامی بسیار سریع موجب شده است؟

من باور نمی‌کنم که هیچ‌کس در این‌جا پاسخی قانع‌کننده برای این پرسش‌ها داشته باشد. علت آن واضح است، زیرا پاسخی وجود ندارد. چطور می‌توان از این نهاد خواست در برابر اقدامی که در هماهنگی کامل با NPT و پادمان‌هاست و تجلی محدود بهره‌گیری از حقی لاینفک است، واکنش نشان دهد. یک حق که در معنای ساده‌اش نمی‌تواند از هیچ‌کس دریغ شود.

کشورهایی که این بحث را به راه انداختند و امروز از این تصمیم حمایت می‌کنند، می‌گویند که تحت مفهوم منع تولید سلاح‌های هسته‌یی چنین کاری را انجام می‌دهند.

در عین حال این کشورها که دارنده‌ی سلاح‌های هسته‌یی هسته‌یی هستند یا برای تامین امنیت‌شان تحت هر شکلی بر آن‌ها تکیه دارند یا تولید‌کنندگان انحصاری سوخت هسته‌یی هستند یا قاطعانه بر عدم چشم‌پوشی از این قابلیت تحت هر شرایطی ایستاده‌اند.

نکته این است که چگونه میزان اندکی از مواد خوراک برای غنی‌سازی جهت تولید سوخت هسته‌یی موضوع نگرانی است، در حالی که برخی از این کشورها از جمله کشورهای فاقد سلاح هسته‌یی در میان آن‌ها بر روی خروارها پلوتونیوم جداسازی شده که می‌تواند مستقیما و در هر زمانی که بخواهند به سوی سلاح‌های هسته‌یی منحرف شود، نشسته‌اند؟

پاسخ متعارف این بوده است که این کشورها به پادمان‌ها پایبندی خوبی دارند. آن‌چه آن‌ها فراموش می‌کنند این است که بگویند این‌که این کشورها هرگز به اجبار از دستیابی به مواد، تجهیزات و فن‌آوری هسته‌یی محروم نشده‌اند. اندکی از آن دسترسی را در اختیار ما قرار دهید و ما نمونه‌ای از کامل‌ترین شفاف‌سازی ممکن را ارائه خواهیم کرد و پایبندی نمونه‌ای خواهیم داشت.

بدیهی است که انگیزه، اعمال فشار بر قربانی این محرومیت‌هاست و هدفی که روشن است، حرکت از تحریم به سوی محرومیت است. نسخه‌ای که برای ایران تجویز شده، اگر ایران تسلیم شود برای تمامی دیگر کشورهای در حال توسعه نیز اعمال خواهد شد. خوشبختانه ایران کوتاه نخواهد آمد. ایران طی یک دهه‌ی آینده تولید و تامین‌کننده‌ی سوخت هسته‌یی خواهد بود.

ایران هم‌چون تمامی کشورهای در حال توسعه‌ی دیگر و عضو NPT، تسلیحات هسته‌یی را با جدیت و قاطعیت نپذیرفته است.

همه‌ی آن‌چه که ایران می‌خواهد انجام دهد، بهره‌مندی از حق‌اش بر اساس NPT است؛ حقی که بیش از دو دهه است از آن محروم شده، محرومیتی که جدی و قاطعانه بوده است.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر این اصول استوار است:

اول: ارائه و تسهیل مواد و فن‌آوری هسته‌یی برای اهدف صلح‌آمیز.

دوم: حفاظت از مواد و تاسیسات

سوم: تضمین ایمنی هسته‌یی

اولین الزام آژانس به حکم گزینه‌ی دوم به شدت زیر سوال رفته است. تعجبی نیست که آمریکایی‌ها این آژانس را سگ نگهبان سازمان ملل می‌نامند، عبارتی که تحقیرکننده‌ی تمامیت آژانس است.

اگر به مقررات مراجعه کنید، آژانس باید به ایران در عملیاتی کردن و ارتقای توان ایران برای تولید سوخت هسته‌یی کمک کند که این مساله شامل بخش UCF نیز می‌شود، درست همانند سایر کشورهای درحال توسعه که باید این امر شامل حال‌شان شود. خب، ما شاهد این هستیم که از اجرایی شدن این الزام، جلوگیری و منع شده است. اما موضوع مسخره آن است که تصمیمی این‌جا اتخاذ شد که حتی به هدف دوم و دارای حرمت آژانس نیز خیانت می‌کند. اگر این نهاد نسبت به عملیات در تاسیسات ما که تحت پادمان‌ها و نظارت کامل انجام می‌شود، ابراز نگرانی می‌کند، پس این نهاد باید درباره‌ی اشاعه‌ی تاسیات غیرپادمانی در سراسر جهان و به ویژه در منطقه‌ی ما چه بگوید؟

آمریکایی‌ها مدت‌ها این‌گونه مدعی بوده‌اند، نشان داده‌اند و اقدام کرده‌اند که تضمین‌های عدم انحراف آژانس نامعتبر است. همین باور به آن منجر شد که این کشور جنگی را در کم‌تر از دو سال پیش بیفروزد. آیا این یک آشناپنداری است؟ متاسفم این با آن مشابه نیست ... ایران، عراق نیست، و آمریکا دیگر آن پلیس خودخوانده‌ی جهانی نیست. تصمیم امروز آژانس بیش از هر چیز یک رای عدم اعتماد به آژانس و نظام پادمان است.

این نشانه‌ای از آغاز مسیری به سوی تقابل ناخواسته و غیر ضروری است که همان طور که در بیان مدیرکل آمده است، تمام طرف‌ها در آن بازنده‌ خواهند بود.

ما به آژانس و نظام پادمان معتقدیم.

ما به همکاری با آژانس ادامه خواهیم داد.

ما فعالیت‌های‌مان را به طور کامل تحت پادمان حفظ خواهیم کرد.

فعالیت UCF اصفهان تحت نظارت کامل خواهد ماند.

محصول توسط آژانس مهرو موم خواهد شد.

در یک کلام ما به طور کامل تمام الزامات‌مان را در برنامه‌ی تولید سوخت هسته‌یی اجرا خواهیم کرد. بنابراین به هیچ وجه هیچ جایی برای نگرانی وجود ندارد.

ما به تردیدها درباره‌ی اعتبار آژانس که این قطعنامه را صادر کرده است، اعتنا نمی‌کنیم.

این قطعنامه در اصل رای عدم اعتماد به اعتبار آژانس و نظام پادمان‌های آن است.

بر اساس درخواست دبیرکل سازمان ملل متحد و مدیرکل برای بازگشت به مذاکرات، ما با وجود این هیاهو، برای مذاکراتی عاری از پیش‌شرط و حسن‌نیتی آشکار آماده‌ایم.»


تضادها و تناقض ها در مجلس هفتم

واقعیت این است که شعارهایی نظیر آرامش و دوری از التهاب که در طول سالهای 79 تا 83 بارها از سوی اقتدارگرایان به رخ مجلس ششم کشیده می شد، تاکنون و در چهارده ماه فعالیت مجلس هفتم محلی از اعراب نیافته است. از اعتراضات پی در پی و پرخاشگرانه راهیافتگان به این مجلس به نطقها‌، تذکرات و مصاحبه‌های یکدیگر در صحن پارلمان گرفته تا اخراج خبرنگاران پارلمانی و فحاشی ناموسی به آنان همگی شواهدی است که بر فقدان عناصر صمیمت و همکاری در فضای هفتمین مجلس جمهوری اسلامی دلالت دارند. اما شاهدی که ما را بیش از پیش با جو نا آرام این مجلس آشنا کرده است ماجراهای اخیر کمیسیون اقتصادی آن است. داستان از این قرار است که در انتخابات هیأت رئیسه کمیسیونها برای سال دوم مجلس، محمد شاهی عربلو که همکاران و همفکران اقتدارگرایش بارها وی را "مسئله دار" خوانده‌اند، از 16 رأی مأخوذه در کمیسیون اقتصادی موفق به اخذ 11 رای موافق شده و ریاست کمیسیون را عهده‌دار می‌شود. او اینک عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس است که در دوره‌های پنجم و ششم از حوزه انتخابیه هشترود به مجلس راه یافته بود و در دوره هفتم مهارت خود را در اخذ آرا این بار در حوزه انتخابیه رباط کریم به همگان نشان داد. شاهی عربلو از تبار محافظه‌کارانی است که با تمام حرف و حدیثهایی که در پی شخصیت‌شان روان است، به مدد تعلق فکری‌شان به جناح راست از تمام موانع فرا روی خود عبور کرده و بارها مرزهای قدرت را در ساختارهای سیاسی و مدیریتی درمی‌نوردند.
در باب اتفاقات اخیر کمیسیون اقتصادی مجلس هفتم ذکر چند نکته ضروری است.
1- احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و تمام حامیان نظارت استصوابی هدف از رد صلاحیتهای غیرقانونی و گسترده در انتخابات مجلس هفتم را جلوگیری از ورود افراد ناپاک و ناباب به پارلمان خوانده و می‌خوانند.
سئوال اینجاست که محمد شاهی عربلو که امروز همفکرانش در مجلس و خارج از مجلس بر "مسئله‌دار"‌ و "غیراصولگرا" بودن او تاکید می‌کنند و مدام در تلاشند انتساب او به خود را از اذهان پاک کنند. چرا در سه انتخابات متوالی بدون هیچگونه افشاگری و اعتراضی از سوی مدعیان پاکدامنی تأیید صلاحیت می‌شود؟
شاهی عربلو کسی است که شهرام جزایری در دادگاه علنی از او به صراحت در شمار افرادی که نصیبی از تمول او برده بودند نام برد. آقای جنتی و هواداران سینه چاک نظارت استصوابی که همواره ادعای ردصلاحیت کسانی را دارند که از شهرام جزایری صله گرفته‌اند. باید توضیح دهند که چرا شاهی عربلو و اکثر کسانی که از جزایری پول گرفتند در انتخابات مجلس هفتم تایید صلاحیت شده و اکنون در مجلس حضور دارند؟
واقعیت این است که هیچ کدام از نمایندگان مجلس ششم به جرم دریافت پول از شهرام جزایری در انتخابات سال 82 ردصلاحیت نشدند و افسانه رد صلاحیت اینان ساخته و پرداخته ذهن مردم فریب استصوابیون است که با زیرکی جرم نمایندگان اصلاح‌طلب را نه سیاسی- اعتقادی که مالی و اقتصادی جا زدند تا ردصلاحیت آنان را برای ملت قابل هضم سازند.
البته در گیر و نزاع کمیسیون اقتصادی اعتراف بزرگ شاهی عربلو به برشی از داستان شهرام جزایری متاسفانه پنهان ماند و در رسانه‌ها بازتابی نیافت. شاهی عربلو که از مخالفت همفکرانش با ریاست خود بر کمیسیون اقتصادی به خشم آمده بود، در اعترافی صریح پس از 4 سال معاملات پشت پرده فراکسیون اقلیت مجلس ششم با شهرام جزایری را فاش کرد: "یک ماه قبل از دستگیری جزایری دوستان ما در جناح اقلیت مجلس ششم که بعدها معلوم شد از جزایری پول گرفته‌اند به من گفتند که وی کار اقتصادی انجام می‌دهد. ما با هیات رئیسه هماهنگی کرده‌ایم. شما کارت تردد او را صادر کنید که به درخواست من کارت صادر شد و بعد از دستگیری زیر حرف خود زدند و علیه ما نامه پخش کردند در صورتی که یک ریال دریافت نکردم" اعتراف شاهی عربلو به نقش خود و سایر دوستانش در ارتباط و آشنایی عده‌ای از نمایندگان آن مجلس با جزایری بیش از هر چیز رسوایی کسانی را سبب می‌شود که با جنجال فراوان، هشتاد نماینده اصلاح‌طلب را به جرم "ارتباط با مفسدان اقتصادی" رد صلاحیت کردند.
اعتراف شاهی عربلو به این نکته که تنها یک ماه قبل از دستگیری جزایری وی را وارد مجلس کرده بود. حائز نکات مهم فراوانی است. جزایری یک ماه پیش از آن بلوای ضداصلاحات علیه مجلس با عده‌ای از نمایندگان ارتباط برقرار می کند. این نکته گویای این واقعیت است که پیش از اینها بر سوژه جزایری برای بدنام کردن مجلس اصلاحات سرمایه گذاری فراوانی صورت گرفته بود و به محض ورود او به مجلس و برقراری ارتباط با پاره‌ای از نمایندگانی که همگی منتخب شهرستانها بودند و به سهمی ناچیزی از مال و مکنت این جوان متمول برای رفع مقداری از انتظارات موکلین تنگدست خود نیاز داشتند، فصل برداشت محصول و بهره‌برداری از این سوژه فرا می‌رسد و ستاد ضد اصلاحات با تمام توان علیه مجلس اصلاحات بسیج می‌شود.
2- پرویز سروری راهیافته آبادگر تهران در آغازین روزهای مجلس هفتم و در موسم بررسی اعتبارنامه ها به اعتبار نامه شاهی عربلو اعتراض کرد. شاهی عربلو نیز در واکنش به اعتراض سروری رندی به خرج داد و با اعتراض به اعتبار نامه 29 راهیافته تهران آنان را به عقب نشینی و پس گرفتن اعتراض خود وادار کرد. ابهام اینجاست که 29 راهیافته که همگی را جریان آبادگران به مجلس فرستاده بود، چه ضعفی در وجود خویش سراغ داشتند که به راحتی از اعتراض به اعتبار نامه کسی که خود بارها "مسئله دار"ش خوانده‌اند و ضربات فراوانی به حیثیت او وارد آورده‌اند، گذشتند و به او مجوز ورود بی‌دغدغه به مجلس را دادند؟ آیا بین آبادگران تهران و شاهی عربلو معامله‌ای صورت گرفته بود؟ رفتار راهیافتگان اقتدارگرا با اعتبار نامه شاهی عربلو همچنان محل ابهام است.
3- در ششمین ماه فعالیت مجلس هفتم، روزنامه کیهان درخواست شاهی عربلو از ریاست هواپیمایی جمهوری اسلامی برای برنده اعلام کردن یکی از دوستانش در مزایده فروش ضایعات و اقلام بازگشتی هواپیمایی را افشا کرد. کیهان کار شاهی عربلو را "اقدام سودجویانه یک نماینده مجلس برای کار چاق کنی به نفع رفیقش و طبعاً دریافت پورسانت از وی" توصیف کرد و در ادامه نوشت: "او با آنکه از نظر کجرویهای مالی و روابط ناسالم اقتصادی مشهور است اما همواره ژست آدمهای ارزشی را می گیرد. تا جایی که می تواند نظر نمایندگان اصولگرا را برای سپردن مسئولیت نایب رئیس کمیسیون به وی جلب کند".
این افشاگری کیهان با استقبال حدادعادل که فرصت را برای به تصویر کشیدن چهره‌ای ضد فساد از مجلس غنیمت شمرده بود،‌مواجه شد. در همان ایام روزنامه‌ها خبر دیگری مبنی بر درخواست یکصد راهیافته از کمیسیون اصل 90 مجلس برای برخورد با شاهی عربلو منتشر کردند. اوضاع و احوال از عزم مجلس برای برخورد با شاهی عربلو حکایت داشت. دفاع این راهیافته کم اقبال از خود نیز موج حملات اقتدارگرایان را کاهش نداد. شاهی عربلو اینچنین از خود دفاع کرد: "متاسفانه هیچگاه مجلس که از وظایف اصلی آن تحقیق و تفحص و نظارت است. سراغ مزایده‌های میلیاردی که درکشور انجام می‌شود، نمی‌رود و هیچگاه آنها در روزنامه نیز درج نمی‌شود اما با یک مزایده کوچک که برای جمع‌آوری آشغال و خرید ضایعات اقلام بازگشتی آن بوده‌ اینگونه برخورد شود که انگار یک مزایده میلیاردی است در حالی که مزایده به آت و آشغال درون هواپیما مثل ظروف یکبار مصرف و نان خورده‌ها مربوط می‌شود."
واقعیت این بود که سران مجلس هفتم در اقدامی هماهنگ با ارگان رسانه‌ای خود دیواری کوتاهتر از دیوار شاهی عربلو برای ارائه چهره‌ای ضدفساد از مجلسی که حتی به اعضای خاطی خود هم رحم نمی‌کند! پیدا نکرده بودند. سناریویی که امروز پس از 7 ماه، با انتخاب همان عنصر "مسئله دار"، "بی‌صلاحیت"، "فرصت طلب"، "ناسالم" و "عدالت گریز" که از "نظر کجروی‌های مالی و روابط ناسالم اقتصادی مشهور است" به ریاست مهمترین کمیسیون مجلس مدعی معیشت و رفاه شکست خورده است. نکته جالب داستان اینجاست که راهیافتگان اقتدارگرای مجلس که اکثریت بلامنازع اعضای کمیسیون اقتصادی را تشکیل می دهند با علم به "مسئله دار" بودن همکارشان و با گذشت تنها 7 ماه از روزهای "شاهی عربلو ستیزی" در مجلس، با دو سوم آرا او را به ریاست کمیسیون خود برمی‌گزینند و فی الواقع مدیریت بر مصوبات و خروجی‌های اقتصادی‌ترین بخش مجلس هفتم را به او می‌سپارند. به راستی چرا راهیافتگان به مجلس در مقابل این اقدام "عدالت گریزانه" که به قدرت رسیدن یک "عنصر مسئله دار" را خبر می‌دهد ساکتند؟ آیا دو سوم از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس بین خود با رئیس منتخبشان نوعی همزاد پنداری احساس کرده‌اند که علیرغم جو سنگینی که چند ماه پیش علیه او بر فضای مجلس مستولی شده بود به وی رای داده‌اند؟ آیا آقای مصباحی مقدم تنها راهیافته حق گرا و مخالف فساد و کجرویهای مالی مجلس و کمیسیون اقتصادی است که اینگونه عَلَم مخالفت با ریاست شاهی عربلو را برافراشته است. یا حق با دیگرانی است که در مقابل این اقدام سکوت کرده‌اند و با بی تفاوتی به آن می‌نگرند و مصباحی مقدم را مشکلات شخصی با شاهی عربلو به این گونه واکنشها واداشته است.
البته اگر مورد اخیر درست باشد احوال چنین مجلسی سزاوار تأسف است که در برهه‌ای از زمان انرژی خاصی را برای بدنام کردن یکی از همکاران خود بکار برد و امروز ریاست یک کمیسیون مهم را به او می‌سپارد. و اگر گمانه نخست صحیح باشد باز هم حال و روز این مجلس جای نگرانی دارد چرا که در بین قریب به 290 عضو آن ارزش و مطلوبی نظیر "مبارزه با فساد" فقط در نزد جناب مصباحی مقدم صاحب ارج و اولویت است. به تعبیر دیگر نحوه برخورد مجلس هفتم با شاهی عربلو از دو حالت خارج نیست. وی یا از جنس اتهاماتی که بدانها متصف‌اش می‌کنند نیست و مجلس بدون آنکه خبط و خطایی از وی سر بزند و صرفا برای گرفتن ژست مبارزه با فساد سعی در بی آبرو کردن وی داشته است و یا اکثریت راهیافتگان مجلس از جنس اویند و به همین سبب بر او نمی‌‌تازند.
به هر حال تنش در کمیسیون اقتصادی مجلس، ماکت و مقیاس کوچکی از فضای حاکم بر کلیت مجلس هفتم است. مجلسی برآمده از استصواب که اعضای آن نه برای استیفای حقوق ملت که برای ارضای نیازهای اقتدارگرایانه شان با یکدیگر گلاویز شده اند.